به
علت کشورگشایی ها، رزم ها و جنگ های پی درپی پادشاهان و نقش به سزای
موسیقی در این پیروزی ها، موسیقی به سازمان های حکومتی راه یافت و سرودهای
حماسی و جنگی بسیاری ساخته شد. سازهای دوره هخامنشی عبارت بودند از عود،
چنگ و نی و نوعی ارغنون (ساز دهنی) و سازهای موسیقی نظامی مثل شیپور،
نقاره، کوس، دهل، جام نوعی طبل، کرنا و سرنا. فردوسی در شاهنامه به سازهای
بزمی و رزمی اشاره می کند مثلاً:
بپرسید کاندر جهان بانگ رود
شنیدی و آواز مست و سرود
یا
بفرمود تا خوان بیاراستند
نوازنده رود و می خواستند
پس از هخامنشیان دوران ساسانیان عصر ترقی موسیقیایی کشور بود. موسیقیدان ها
و سازهایی از قبیل چنگ، سرنا، عود و تنبور را نشان می دهد. خسرو دوم (۶۲۸
۵۹۰ بعد از میلاد) تعدادی از موسیقیدان ها را در دربار خود نگه می داشت که
از معروف ترین آنها می توان به رامتین آزاد، سرکش، بامشاد، نکیسا و باربد
اشاره کرد.
باربد یکی از برجسته ترین موسیقیدانان آن عصر به شمار می رفت که تنظیم یک
سیستم واحد موسیقی که شامل هفت مقام ۳۰ مد مشق از آن و ۳۶۰ آهنگ (دستان) که
ظاهراً با روزهای هفته، ماه و سال در تقویم ساسانیان در ارتباط است به او
نسبت داده شده عناوینی چون کین سیاوش، تخت اردشیر، باغ شیرین، سبز بهار و
هفت گنج از جمله ملودی های ساخت آن دوران است که متأسفانه فقط تنها نامش
باقی مانده و دقیقاً نمی توان گفت که چیست؟
با این همه ورود اسلام به ایران غنای بیشتری به موسیقی فولکلوریک ایران داد
و بخش اعظمی از موسیقی فولکلور ایران به موسیقی های مذهبی اختصاص داده شد
که برخلاف موسیقی مذهبی زرتشتی که تنها از آهنگ های ساده و سرود تشکیل می
شد در موسیقی مذهبی اسلامی ادبیات، نثر، شعر، درام، حماسه، اسطوره و نمایش
آرایش صحنه لباس، نگارگری، زبان و لهجه نیز در آن مهم و مؤثر بود.
موسیقی عاشورایی از شاخص ترین نمونه های موسیقی فولکلور ایران است که نوحه،
ذکر، منقبت و مرثیه و روضه در آن وجود دارد موسیقی های عبادی و خانقاهی و
عرفانی نوع دیگر موسیقی مذهبی ایران است و تعزیه یکی از مردم پسندترین شکل
موسیقی مذهبی فولکلور به شمار می رود که در آن از آلات شیپور، دهل و سنج
استفاده می شود و غالباً نه توسط نوازندگان حرفه ای بل عامه مردم به خصوص
جوانان هم در نواختن آن شریکند.
فولکلور ایرانی آئینه تمام نمای اندیشه و فرهنگ و آداب و رسوم مردم ایران
است ولی چون در ایران اقوام مختلفی ساکن اند که از نظر فرهنگی و قومی تفاوت
های بسیاری با یکدیگر دارند بنابراین موسیقی فولکلوریک ایران دارای
خصوصیات بسیار متنوع از نظر طرز بیان و لحن موسیقی است. موسیقی آذربایجانی،
گیلانی، خراسانی، بختیاری، کردی، شیرازی و بلوچی نه تنها در ملودی ها که
در گویش ها نیز با یکدیگر متفاوتند، ترانه هایی بسیار متفاوت و غنی که سینه
به سینه از نسلی به نسل دیگر رسیده است و سعی در انتقال احساسات و عواطف و
اندیشه ها و تاریخ مردم آن دیار به نسل جدید دارد
مثلاً موسیقی ترکمن ها بازگویی همیشگی رنج ها و دردهایی است که این قوم
متحمل شده اند، موسیقی و ترانه های آنها پر از فریاد و شکایت و ناله های
جانسوز است قوم ترکمن به علت سرکوب مداومی که از طرف خان ها، فئودال های
متعلقه و نیز دولت مرکزی داشته هیچ گاه امکان بروز تمایلات و خواسته های
خود را به شکل صریح نداشته است و موسیقی بزرگ ترین وسیله بیان خواست های
ترکمن ها بوده و هست
شاید به همین دلیل است که موسیقی ترکمن یکی از تجریدی ترین و در نوع خود
پیچیده ترین انواع موسیقی محلی در ایران بوده است نوازندگان موسیقی محلی
ترکمنی به باغشی یا بخشی معروف اند که شامل دو تار نواز و یک کمانچه نوازند
بخشی ها در تمام مراسم و اعیاد مخصوصاً عروسی ها از دیرباز تا به امروز
مردم را سرگرم می کنند و «آیدیم» ها که مهم ترین بخش ادبیات شفاهی عامه
ترکمن هاست سخنانی موزون و منظوم بوده و دربردارنده عشق، قهرمانی، زیبایی
های طبیعت و ستایش حیوانات بویژه اسب است و به عبارت دیگر سرشار از روایات،
حکایات و داستان های اجتماعی و حماسی آن سامان است که توسط بخشی ها خوانده
می شود.
موسیقی در ترکمن از ریشه عمیقی برخوردار است. چنان که مردم ترکمن با موسیقی
زاده می شوند و زندگی می کنند و با آن از دنیا می روند. جشن ها، بازی های
سنتی، سوگواری ها، شب چره ها، آئین ها و تولد فرزندان بویژه پسران و عروسی
همه با موسیقی همراه است. تأثیر طبیعت در موسیقی محلی ترکمنی از خصوصیات
بارز آن به شمار می رود.
می توان در موسیقی ترکمن ریتم های حاصل از تاخت های مختلف اسب را هم تشخیص
داد یا صدای برخورد شانه برتار و پود قالی و نوای حاصل از کار طاقت فرسای
نمدمالی را در مضراب های دوتار، تحریرهای سازی و آوازی و صدای قوپوز شنید،
تحت تأثیر این عوامل ترانه های پرواز درنا و چابک سوار خلق شدند.
چوپانی خوانی موسیقی تغزلی ترکمن است که شبان در کنار گوسفند خود نی می
نوازد و در مرغزارها با خواندن نغمه های دلپذیر و غزلیاتی که بیانگر
روزگاران سخت و دربه دری شان است گوش هر شنونده را می نوازد. گاه ترکمان ها
برای دور کردن بلا و بیماری از تن و روان بیمار به ذکرخوانی همراه با رقص
خنجر رومی آورند و گاه برای رهایی از شر ارواح خبیث پرخوانی با رقص را
انجام می دهند تا روان بیمار را درمان کنند.
هودی یا لالایی نمونه بارز موسیقی عاطفی ترکمن است که بیانگر احساسات و
عواطف لطیف مادر بر بالین فرزند است که با دعاهای خیر، آرزوها و خواستار
سرافرازی او به درگاه خداست، دختران در هنگام قالی بافی همگی با هم لاله
خوانی یا الله خوانی می خوانند و احساسات و عشق درونی خود را بیان می کنند و
در این حین دختری تک نواز با قوپوز یا همان (تنبورک) به آنها می پیوندد و
به شور و زیبایی آن می افزاید. بخشی ترکمن در مراسم عروسی و جشن ها با
دوتار برای مردم نقل خوانی می کند.
در نقل خوانی اشعار قهرمانان و اشعار حماسی همراه با دوتار برای مردم
خوانده می شود. اگرچه شاد نمی گوید ولی با غرور و استوار می گوید و همین
استواری حتی در هق هق های جانگذار بخشی حکایت از اندوه غرورآمیز یک قوم
دارد. این موسیقی با این ویژگی ها تنها در عروسی ها زنده مانده است.
در مضراب ها، زینت ها، تحریرها و چرخش های ملودی نقل خوانی نیز اولین چیزی
که جلب نظر می کند همین استواری است. تداوم این موسیقی از طریق مجالس
عروسی با وجود تضاد و تفاوت های ظاهری میان محتوای آن و مراسم عروسی خود
نشان دهنده ویژگی و پیچیدگی خاصی است که در فرهنگ و سنن ترکمن ها وجود دارد
و نوحه سرایی آخرین موسیقی است که برای انسان ترکمن در هنگام خاکسپاری و
دفن او نواخته می شود.
درباره موسیقی گیلان می توان گفت که ریتم موسیقی گیلانی از طبیعت الهام
گرفته شده است و غالباً به صورت بکر و دست نخورده باقی مانده. ابونصر
فارابی در کتاب الموسیقی از تنبور گیلانی نام برده است: «... شیوه کوک کردن
تنبور گیلانی از شیوه کودک خراسانیان جداست» آهنگ ها و آواها در فولکلور
گیلان تمام مراحل زندگی فرد را در برمی گیرد از آن زمان که کودک چشم به
جهان می گشاید مادر هنگام خوابانیدن او آواز محزون به نام گاره سری (گهواره
سری) سر می دهد پائیز فرا می رسد و نغمه ولگ ریزی تمام خطه سبز را پر می
کند و با رسیدن بهار زنان شالیکار با قامتی خمیده در مزارع پر آب و گل برنج
نغمه (لیلی ماری) را سر می دهند تا خستگی کار طاقت فرسا بر روی هکتارها
شالیزار برنج و گاهاً مزارع چای را احساس نکنند. در مراسم عروسی گیلک ها
آواهای متفاوتی سر داده و نواخته می شود.
مثلاً هنگام بردن عروس از خانه پدر، پدر در کنار ایوان محزون ایستاده و
رفتن عروس را تماشا می کند و اینجاست که نوازنده سرنا قطعه غمگینی را اجرا
می کند ولی با نزدیک شدن به منزل داماد موسیقی با نشاطی توسط نوازندگان ساز
و نقاره نواخته می شود و جوانان پایکوبی می کنند. به هنگام ورود عروس و
داماد به منزل، کارگرانی که مشغول آشپزی هستند حرکت قاشق را آغاز می کنند و
در یک دست قاشق یا کفگیر و در دست دیگر ملاقه را بالا می گیرند و به شکل
ضربدری حرکت می دهند و از برخورد این دو، آهنگی شاد پدید می آید.
کردستان سرزمین ترانه ها و آهنگ هاست و در هر منطقه آن صدها آهنگ، ترانه،
بیت و لالایی وجود دارد. تاریخ نویسان و موسیقیدانان معروف جهان معتقدند که
کردستان مهد تمدن موسیقی جهان به حساب می آید. گزنفون تاریخ نویس یونانی
گزارش می دهد در سال ۴۰۱ قبل از میلاد و بعد از حمله یونان به ایران و شکست
پادشاه وقت هخامنشی از یونانی ها هنگامی که لشکر یونان قصد بازگشت از راه
کردستان را داشت کردها با خواندن نغمه ها و سرودهای دستجمعی یونانی ها را
مورد حمله قرار دادند.
گزنفون افزوده است که چگونه کردها در آن زمان با هنر موسیقی آشنایی داشتند و
از آن در جنگ ها استفاده می کردند. ویژه نامه موسیقایی فاسکه که در فرانسه
چاپ می شود اذعان کرده: ایران قدیم و سرزمین (میسو پوتامیا) یعنی کردستان
کنونی) قدیمی ترین مهد موسیقی جهان بوده است موسیقی کردستان به دلیل تاریخ
آنجا و همچنین زندگی سخت و معیشت دشوار آنان در کوهستان ها حالتی رزمی و
کوبنده دارد.
کردها به فرهنگ، زبان و ادبیات، سنت و موسیقی خود بسیار علاقه مندند و لذا
در موسیقی فولکلور پیشرفت بسیاری کرده اند. سازهای رایج در موسیقی کردی،
نی، سرنا، نابه، دهل، تنبک، تنبور و کمانچه است. یکی از مهمترین مقام های
کلاسیک کردی بیت است که از یک نغمه ساده پدید می آید و در وصف جنگ و
سرداران و شخصیت های ملی در کوهستان ها خوانده می شود. سوز و مقام یکی دیگر
از انواع موسیقی کردی است که با توجه به سوز درون و شکایت و زاری می باشد.
ممنون از مطالبتون..
کرمانشاه شناسی
همه اطلاعات مشاهیر کرمانشاه
همه چیز درباره کرمانشاه
عالی بود ممنون از مطلبتون
کتابی درباره موسیقی فولکلور ندارید ک معرفی بکنید